گفتن زیاد می نویسی ، طولانی و پر حاشیه . عاشق تذهیب و تجمل حاشیه م ، اینه که از خیر این یکی نمیشه گذشت . راهش اینه که یه نوشته رو چند قسمت کنم حوصله تون موقع خوندن سر نره . اینجوری تو مصرف گاز قبضی هفتاد هزار تومنتونم صرفه جویی میشه !
گفتن کلۀ پر حرفی داری ! (ماشالله هم گفتن البته) ، چند تا علت داره . مهم ترینش اینه که نوشتنم از حرف زدنم بهتره ، (ببین دیگه حرف زدنم چه افتضاحیه ! ) . تو ارتباطات اجتماعی خیلی کم حرف می زنم . یکی به خاطر اعتماد به نفس در حد صفر کلوین ، یکی التزام عملی به نصایح سعدی علیه الرحمه در باب هفتم بوستان در آداب سخن گفتن :
زبان درکش ای مرد بسیار دان | که فردا قلم نیست بر بی زبان | |
نباید سخن گفت ناساخته | نشاید بریدن نینداخته | |
کم آواز هرگز نبینی خجل | جوی مشک بهتر که یک توده گل | |
ازان مرد دانا دهان دوختهست | که بیندکه شمع از زبان سوختهست |
و الی آخر ...
جبرانی حرفایی که میشه به سادگی به زبون آورد ، به سختی تایپ می کنم . اینجوری ام دیگه . کاریش نمیشه کرد .
یه علت دیگه اش اینه که دل پُری دارم . حالا اگه بخوام از دل پرم بنویسم دوباره طولانی میشه . پس دلو ولش ، یا ولو دلش ، ( همین علاقه به چرت وپرت سر هم کردنم موجب تطویل مطلب میشه ! ) . یه علت دیگه اش اینه که زیادی زیاد فکر می کنم . به هر چیز بی ربط و با ربطی فکر می کنم و این اصن خوب نیست . باعث میشه وقت و جا واسه فکر کردن کم بیارم . بعد فکر کردن به یه چیزای مهمی مث اجاره خونه و چک و کوفت و زهر مار، میس میشه ! وقتی می نویسم ، یه سری از فکرام تخلیه میشه ، جا واز میشه واسه فکرای مهم تر تر !
پونرده تا علت دیگه هنوز میتونم واسه تون ردیف کنم ، ولی بعد میگین کلۀ پر حرفی داری ! کلۀ پر حرفم جالبه ها ! شنیده بودیم چشمِ ناپاک ، گوشِ شنوا ، دماغِ سربالا ، زبونِ دراز ، چونۀ گرم ، گردنِ باریک ، سینۀ ستبر ، دستِ بزن ، شکمِ دریده ، نافِ بریده ، ...... ای دل غافل ، دیگه بقیه شو خودتون تا پایین برین ! (اِ راستی دلِ غافل !) ، خلاصه همه جوره اعضا و جوارح رو موصوف به صفات پسند و نا پسند شنیده بودیم الا این یکی "کلۀ پر حرف !!!" که دست بر قضا اینم شنیدیم ! – اِ راستی دستِ برقضا ، دستِ خالی ، دستِ پُر ، دستِ با برکت ، دستِ سبک ، دستِ گُل (که میگن دستِ گُلتون درد نکنه) ، دسته گُل ، دسته کلید ، دسته صندلی ، دسته عزاداری . اصن عمله دسته دسته ، سر کوچه نشسته ، دیگه نمیرُم دیگه نمیرُم دیگه نمیرُم ولایت ........................................... !!!! ................................. همون کلۀ پرحرف ، حقته !!!!! ... کله پوک ! ... کلۀ پوک ، کلۀ خوک ، کلۀ دوک ، کلۀ غوک ، کلۀ کوک ..................!!!!!!!...................هادی جداً برو دکتر ، تو مریضی ، تو عزیزی ، تو نمایندۀ عشقی ، تو سزاوار ثنــــــــایی ....!! J
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر