۱۳۹۰ آبان ۶, جمعه

جدایی ناصر از شیرین

چند وقت پیش ، فیلم خوبی دیدم از کارگردان توانا بُوَد هر که دانا بُود کشورمان ، آقای اصغرفر. نشنیدین اسمشونو؟! بابا خیلی مشهورن که ! آقای اصغرفر ، هادی شون !
فیلم در مورد جدایی یه خانومی بود که خیلی سال پیش در فیلم دلشدگان ، کور بود ولی در این فیلم بینا شده بود و این نشان می داد که علم پزشکی طی این بیست سال چقدر پیش روی کرده و همچنین نشان می داد که سینمای مملکت هم طی این بیست سال چقدر تکان نخورده ! من کلا در زمینۀ سَلَح ، خیلی آدم شوری نیستم که بخوام راجب سینمای ایران حرف های ناموس دار بگم. ولی بدم نمیاد یه چار تا حرف بی ربط بزنم بلکه آنجلینا جولی یه جوابیه ای بده باب آشنایی باز شه ، باقی مُخ زنیش با خودمون !
عرض می کردم فیلم در مورد جدایی سیمین بود از خسرو ، نه ، از فرهاد ، نه ، از اصغر فرهادی ... آها ! خودشه ! سعدی خودش می گفت : چو سیمینی از من بدر می رود ... چو فرهادی آتش به سر می رود !!! همینه نه ؟!؟ ... نه ... خیله خُب ولش کن اصن ، مهم نیست از کی یا چی جدا می شد . مهم این بود که اسم فیلم خیلی بی مسما می نمود . جدایی کوتاه سیمین ... یا یه چیزی شبیه این ... آره ... جدایی  نادراز  سیمین ... آره همین بود ! اولا چرا "نادراز" ؟ مگه کلمۀ "کوتاه" چه اشکالی داشت که بجاش گفتن "نادراز"؟!؟ همین افه های روشنفکریه که آفت سینمای ما شده دیگه ! بعدشم قضیه اصن نادراز نبود ، خیلی هم کشدار و طولانی بود.
ولی سرجمع به عنوان سالی یک نمونه از محصولات سینمای ایران را دیدن (نمونۀ سال قبل ، دربارۀ الی بود) مقبول افتاد . فقط در پایان پیش نهاد می کنم یک مجموعۀ چند اپیزودی ساخته بشه در مورد پایان فیلم های اینطوری . مثلا نشون بدن بالاخره الی مُرد یا نه ، یا آخرش دختره رفت پیش نادر یا سیمین یا اصغر ؟ اینا برا آدم سوال باقی میمونه می دونین ، بعد آدم هی شبا خوابش نمی بره هی فکر میکنه سر این بچه چی اومد آخرش ؟ یا چرا الی شنا بلد نبود پس؟
حالا آخرشم اینو داشته باشین که من ازاونجا که خیلی اهل سینما و فیلم شناس و منتقد هنر هفتمم ، تو تمام مدت نوشتن این متن ، فکر می کردم اسم فیلم جدایی نادراز شیرینه !!! و بعد که فهمیدم سیمین بوده ، همۀ شیرینای نوشته رو کردم سیمین !!! ..... ولی در هر حال آخرشم نفهمیدم چرا "نــــادراز"؟!؟!؟!    

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر