۱۳۹۰ تیر ۲۸, سه‌شنبه

رویاهای من

رویاهای بزرگ در سر بپروران ، اعمال بزرگتر انجام بده ... .
گوزن جماعت که بخواد رو لیوان قهوه پند و اندرز بده نتیجه اش بهتر از این نمیشه !!! خُب موجود شاخدار بی شعور ، خاصیت رویا اینه که میتونی تا دلت بخواد بزرگش کنی . اگه بشه بزرگ تر از رویا عمل کرد چه فایده از رویا پروری ؟!؟
اما در باب رویا پروری ، من ته ته ته ته ته رویاهام خیلی راه دوری نمیره . یه دو سانت جلو تر از نوک دماغم میشه آخر رویا پروری من ! البته با احتساب دماغ بزرگم همینم واسه خودش مسافت قابل توجهیه !
خیلی که به خودم فشار میارم می بینم اِند خواب و خیال و آرزوهام باجی به اینی که الان هستم و دارم نمی ده . نه که الان پُخی هستم یا خیلی دارم ، نه ! اتفاقاً در زیر و بالای سطح متوسط نیمه آسیب پذیر غوطه ورم ، ولی همینی که هستو اینقده دوست دارم که حتی حاضر نیستم تو رویا با چیزی عوضش کنم .
خدایا ، تنها موجودی این موجود لایجود ، یه نازبانوِ ، یه فرشته ، اینا ته آرزوهای منن ، بذا تا جا داره من و رویاهام و آرزوهام باهم باشیم . الهی دستت درد نکنه آمین !
شما هم یه آمین بگین ثواب داره ... .

۱ نظر: